جدول جو
جدول جو

معنی قدح نوش - جستجوی لغت در جدول جو

قدح نوش
(پَ)
قدح خوار. میگسار:
واگذارش که به خون جگر خود سازد
کیست صائب که به بزم تو قدح نوش شود.
صائب (ازآنندراج)
لغت نامه دهخدا
قدح نوش
ساغر نوش قدح خوار میگسار
تصویری از قدح نوش
تصویر قدح نوش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرح نوش
تصویر فرح نوش
(دخترانه)
فرح (عربی) + نوش (فارسی) شادنوش، خوشگذران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قدح کش
تصویر قدح کش
شراب خوار، می خوار، می گسار
فرهنگ فارسی عمید
(خَ زَ)
ممدوح و مخاطب شاعر مدیحه گوی:
هیچ مادح را بهتر ز تو ممدوحی نیست
خاصه امروز که من مادح و تو مدح نیوش.
سوزنی.
کیمیای زر درویش کف راد تو است
مدح گوینده چنین گوید با مدح نیوش.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(پَ نِ)
قدح کشنده. شرابخوار. می خواره:
قدح کشان ز نشاط این قدر قیامت چیست
بیاض گردن میناست صبح محشر نیست.
محمد اسحاق شوکت (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از دهستان افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان. واقع در 11هزارگزی باختر قصبۀ اسدآباد. سکنۀ آن 347 تن. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قدح نوشی
تصویر قدح نوشی
ساغر نوشی عمل قدح نوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدح کش
تصویر قدح کش
ساغر کش می خواره شرابخوار میخواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدح کش
تصویر قدح کش
((قَ دَ. کِ))
شرابخوار، می خواره
فرهنگ فارسی معین